زمانی که تصمیم به دوباره نوشتن گرفتم، به تنها چیزی که فکر میکردم تخلیه افکار و ثبت بعضی از قسمتهای زندگیم در یک وبلاگ بود. میتونستم به جای انتخاب وبلاگ، به سبک رایج این روزها پیج اینستاگرام داشته باشم. اوایل واقعا مردد بودم. از یه طرف میدونستم توی اینستاگرام میتونم خوانندههای بیشتری در مدت زمان کمتری جذب کنم، میتونم بیشتر و زودتر دیده بشم و حتی شاید بتونم درآمد کسب کنم و وارد بازی لاکچری لایف و یه مقدار از خودت بگو و مخاطب رو تشنه نگه دار بشم. اما واقعیتش اینه که من برای اون محیط ساخته نشده بودم. محیطی که نشون بده همیشه خوشحال و موفقی. قوی هستی و بسیار شاد و روشنفکری. حس کردم جای من در این فضا نیست و بالاخره بعد از چند سال به وبلاگنویسی سنتی برگشتم. اوایل خیلی سفت و سخت نگرفتم، همونطور که الان نمیگیرم. همونطور که چیزی که الان به اسم وبلاگ دارم، با چیزی که قبلا داشتم متفاوت هست. اون موقع دغدغه فرهنگی و اجتماعی داشتم و الان فقط صرفاً برای خودم می نویسم. برای همین حق میدم به دیگران که دیگه سراغ وبلاگ نیان. همونطور که من عوض شدم و بعد از چندسال برگشتم. با این وجود به خودم قول دادم اینجا برای خودم بنویسم. حتی اگر هیچ مخاطبی جز خودم و همسرم نداشته باشم. بذار این وبلاگ مصداق "یادگاری که در گنبد دوار بماند" باشه.
درباره این سایت